پيام دوستان
عارفانه هاي يک دوست
03/12/24
پيام رهايي
03/12/27
متاسفانه انگار مشکلات اقتصادي ما نه به خاطر بي برنامگي بعضي دولت ها و ناکارآمدي بعضي وزيراي اقتصادي، بلکه به خاطر" نه گفتن رهبري" به مذاکره است!يا مثلا طرف آمريکايي خيلي اهل مذاکره ي شرافتمندانه است !!! و گزينه هاي چشمگيري روي ميز گذاشته .
اگر در همين دنيا متوجه حقايق شديم که هيچ در غير اينصورت در آن دنيا چشمانمان به روي حقايق باز ميشود . اگر يادتان باشد بعد از پيروزي انقلاب چنان هيجان زده شده بودند که ميخواستند انقلاب اسلامي را به همه دنيا صادر کنند و براي اينکار ميخواستند از عراق شروع کنند .
بعضي از گروهها ميگفتند شما کشور خودت را به عظمت برسان انقلاب خودش خودبخود صادر ميشود اما اين ساده ترين راه براي شناخت سياست بود اما کو کسي که قدرت داشته باشد و اين موضوع را درک کند . نشستن و استدلال کردن و نتيجه گرفتن کار ساده ايست اما تا با حقايق روبرو نشويم راه حلي که کشور و ملت ما را پست و حقير نکند يافتني نيست .
+
سلام
امشب براي عرض تبريک تولد يکي از عزيزان پارسي آمدم و مواجه شدم با يک سکوت عجيب که فقط در بقاياي باستاني يک شهر متروک ميتوان ديد.
شايد هم واقعا اينجا متروکه شده و ديگر از آن هياهو و رفت و آمد خبري نيست.
ليکن
خانه دوست کجاست!؟
مهرباني #
03/12/26
شبگرد تنهايي
03/12/10
اودسان
03/12/24
+
*عطري* مي شوي در کوهستاني ناپيدا…
کارم *مرمت* آثار باستاني است
کتيبه دلت را مرمت مي کنم
و الفباي ناخواناي روانت را
که به حروفي ناشناخته نوشته اند،
باز مي خوانم..

در انتظار آفتاب
04/1/17
کارم کشيدن جاده است، ساختن راه. از روزمرّگي هايت به *ملکوت* راه مي کشم.
خياطم، برايت پيراهن مي دوزم، پيراهني که اگر آن را بپوشي، *عاشق *مي شوي، تنت در باد مي وزد و جانت در جنّت مي دود.
فوگرم تار و پود عشق را رفو مي کنم، پارگي هاي لباس بخت را کوک مي زنم. وصله مي کنم *دل* را به آسمان و پينه مي کنم سرِ زانوي خستگي ها را.
پرستارم روي جراحت جانت *مرهم* مي گذارم، مرهمي از کلمات درست مي کنم، ضمادي از *خرسندي و خوش وقتي*. و اگر بخواهي بريدگي هاي روحت را بخيه مي زنم، سوزني دارم بي درد و نخي نازک که جذب مي شود در سلول هاي ظريفِ تازه رُسته ات. زخمت جوش مي خورد.
+
برتولت برشت در کتاب زندگي گاليله ميگه* " کساني که نانشان آمادست نميخواهند بدانند که نان چگونه پخت ميشود آنها ترجيح ميدهند شکرگزار خداوند باشند تا نانوا" *
طاووس زيباترين
04/1/5
به نظرم برتولت کاملا درست ميگه ما نون رو ميخوريم و کاري نداريم که چطوري درست ميشه فقط خدا رو شاکريم و هميشه هم نون داريم! بنابراين اگه ما زندگي خودمون رو با اين فرمول تو جدول تناسب بذاريم ميشه خدا رو به خاطر چيزايي که دوست داريم داشته باشيم اما نداريم هم شکر کنيم! طوري که انگار اونا رو تو مشتمون داريم تا خداي بزرگ واسمون فراهمشون کنه.